خدای مهربونم سلام .دلم برات خیلی تنگ شده بود .ازت دورشدم از زمانی که وارد دانشگاه شدم.یادته سوم دبیرستان بودم وقتی اسمم حج داش اموزی افتاد چه ذوقی کردم؟ وقتی اولین بار گنبد سبز پیامبرو دیدم بهت قول دادم باهات باشم تااخر خط.ولی نصف راه ولت کردم اما حالا دوباره من اومدم .خدادستامو ول نکنی من میترسم...